نگاهی دوباره به ریشه ها: منشاء و ماهیتِ حیات

برای اینکه به مبحث «آینده» دید روشن تری بدهم٬ لازم میدانم به لحاظ تحلیلی کمی (انصافأ کمی بیشتر!) به عقب رفته تا با غنا و انسجام علمی و نظری بیشتر به ریشه های پیدایش «جامعه» بپردازم. این قسمت بیشتر ترجیح و علاقة شخصی من میباشد. بنابراین شما اگر اصلِ بحث را بعد از سرتیترِ «منشاء انسان فعلی و شکل گیری جامعة انسانی»٬ دنبال کنید جدا از پیوستگی آن در سطح «جهانبینی» اش٬ در منظور و محتوای بحث مربوط به عوامل بنیادی و عمده٬ دخیل در مسیرهای محتمل پیش روی بشریت٬ چندان تفاوتی نخواهد داشت.

مقدمه: پیش شرط پیدایش حیات روی زمین
پیدایش حیات مانند هر پدیده دیگر٬ محدود و مشروط به وجود شرایطی ایست که بعنوان پیش زمینه اولیه می توان نامیدش. این پیش زمینه اولیه٬ البته بواسطه طبیعت درونی خود (مثل وجود جرم و ذرات بنیادی دیگر)٬ هم  حالتی سیال٬ متغییر و متلون در مقیاس مادون میکرو ثانیه ایی و از منظری دیگر٬ میلیون وبیلیون سالی٬ داشته و دارد و هم بخصوص بعد از پیدایش حیات تغییرات گاه شگرف دیگری را به واسطه تاثیر پیدایش و گسترش حیات حداقل روی کره ارض بخود دیده است.
از جمله این پیش زمینه اولیه٬ میتوان از بهم فشردگی سنگها وا اشیاء جرم دار آسمانی در پروسه شکل گیری منظومه شمسی ما و سپس سرد شدن آنها در سطح کره زمین از یک طرف و شکل گیری حلقه مغناطیسی (به واسطه وجود انبوه همگن شده ای از فلز آهن مذاب در مرکز زمین)٬ از طرف دیگر نام برد. نام این پدیده مغناطیسی٬ حلقه کمربندی ون الن می باشد {برای اطلاع بیشتر به لینک روی آن کلیک کنید تا در صفحه دیگر آنرا ببینید}.

متابولیسمِ سلولی به مثابة ماهیتِ حیات در موجوداتِ زنده

پدیدة حیات در واقع حالت و سطحی از تحولِ وجودی و نیز ابرازِ وجود از کنش و واکنش های فیزیو-شیمیایی مادی در کرة زمین است که به سطحی از  پیدایش ملکولی (مانند سطحی از پیدایش ملکولهای اسیدهای آمینه Amino Acids) و نزدیک به بنیادی ترین حالتِ سلولی موسوم به «دی ان آ» (*1 DNA) رسیده است. حالتی که قادر میشود وضعیت بوجود آمدة «خود» را بازتولید و سپس تکثیر نماید. و این از طریقِ جذب مداوم برخی از موادِ پیرامونِ خویش٬ فرایند تجزیه بیوشیمیائی روی آنها و سپس دفع قسمتی از آن موادِ زائد و تفاله شده٬ صورت می گیرد. این عملکرد یا مکانیسمِ «سوخت و سازی» در بطن وجودی از پیدایش چنین سطح پیشرفته ای از فعل و انفعالاتِ فیزیو-شیمیایی مادی٬ «متابلیسم Metabolism» نام دارد. متابلیسم به واقع بنیادی تری مکانیسم وجودی یا به عبارت دیگر ماهیت عمومی موجودات دارای حیات میباشد! به اینترتیب٬ تفاوت بنیادی میان موجودات «زنده» یا «ذیحیات» با موجودات «بدون حیات» در پیدایش این قانون نوین از حرکت و دگرگونی های بیشمار مادی می باشد. و نه قابلیت «احساس» یا «تنفس» و یا چگونگی تکثیر٬ گسترش و یا تولید مثل.  و یا بسیار پرت تر از اینها٬ تعابیر فتشیستی٬ خرافی یا مذهبی چون «دَم الهی» یا «روح زندگی» و امثالهم! 

—————————— زیرنویس مربوط به DNA

*1- توجه: لینک زیر در صفحه دیگر باز می شود!
مطلب مربوط به این زیرنویس٬ در این لینک موجود است: لطفاً به این لینک برای «زیرنویس *1» کلیک کنید!

——————————– پایانِ زیرنویس

ادامه متن:
عمر پیدایش حیات در سطح سیاره  زمین حداقل به ۳.۸ بیلیون *1* (۳۸۰۰ میلیون) سال٬ یعنی کمتر از یک بیلیون سال پس از سرد شدن سطح گداختة زمین٬ تخمین زده میشود.
————————————–
*1* –  کشفیات بسیار اخیر  (اعلام شده در اول مارچ ۲۰۱۷)٬ قدمت پیدایش حیات را حتی به بیش از ۴.۲ بیلیون سال پیش تخمین می زنند! معنایش این است که اولاً پدیده حیات در بطن فرُم هنوز وسیعاً آتشفشانی و مُذابی زمین توانسته است فرم یافته و قوام بگیرد. در ثانی٬ در این حالت احتمال ورود منشاء حیات از کرات دیگر به زمین به سمت صفر متمایل می گردد. به عبارت دیگر٬ زمین خود «مادر بیولوژیکی»٬ «فرزند حیات» بوده است.
(اینجا کلیک کنید تا در صفحه دیگر یک گزارش علمی در این رابطه را ببنید.)
—————-
انواع موجودات صاحب حیات  شده٬ ابتدا بصورت موجودات تک یاخته ای یا باکتریهای میکروسکوپی درون آب بوجود آمدند. در آندوره از فرم یابی موجودات زنده٬ جوّ  زمین فاقد هرگونه اکسیژنِ آزاد بوده است. در عوض مملو از گازهای دی-اکسید کربن(CO2) بود. این گازها توسط فعالیت های بسیار شدید آتش فشانی اولیه٬ در پروسة سرد شدن سطح زمین٬ به همراه برخی گازهای دیگر از جمله بخار آب٬ بوجود آمدند.
اگرچه اکنون واقعیت وجودی موجودات جاندار بدون وجود جوّ مملو از اکسیژن آزاد در سطح زمین ممکن بنظر نمی رسد . طوری که حتی ماهی ها هم بدون آن نمی توانند زنده بمانند. *
(* برای اطلاع علمی از اهمیت حیاتی وجود اکسیژن آزاد٬ نه تنها برای حیات بلکه بسیاری از چیزهای شکل گرفته یا فرم یافته به واسطه وجود آن٬ به این لینک مراجعه نمایید…)
با این حال جالب است بدانیم که وجود ملکول اکسیژن در جوّ زمین به سهم خود باعث پیدایش حیات نبوده است. بلکه برعکس٬ این جوّ اکسیژنی خود محصول عروج «حیات» در روی زمین می باشد! مطابق آخرین تحقیقات علمی فعلی (ژانویه ۲۰۱۶)٬ در این دوره٬ میکروبی بنام «سیانو باکتری Cyanobacteria» یا «جلبک سبز-آبی رنگ  blue-green algae»٬ مسئول دگرگون کردن آتمسفر زمین بصورتی که گاز ملکولی اکسیژن (O2) و به همراهش «اوزون
O3» از ترکیبات اصلی اش شدند٬ میباشد. این فرایند حدود یک ونیم بیلیون سال (و بلکه بیشتر) طول کشید. بعد از آن دوره (یعنی حدوداً  ۲.۳ بیلیون سال پیش) بود که انواع حیات بصورت موجوداتِ «اکسیژن مصرف » و در فرم های بسیار پیچیده تر درون آبهای اقیانوسها و نیز در سطح سرزمین ها بصورت گیاهان٬ پدیدار و تحول چشمگیری پیدا کردند.
اینجاست که معنی تاثیر عمیقِ  متقابل میان پدیدة «حیات» و «اوضاع و شرایط طبیعی پیرامون» (یا بقول “فرنگی ها” The Mother Nature) را میتوانیم بهتر درک کنیم!

The emerge of the life in our planet. Amino Acids, CyanoBacteria, early environment in the earth and DNA molecules.
The emerge of the life in our planet. from Amino Acids, CyanoBacteria, early environment full of the CO2 gas in the earth, to DNA molecules!

در هر حال٬ همین وضعیت وجودی در موجوداتِ زنده٬ اساسآ و در کلی ترین سطح تجریدی آن٬ معنایِ حقیقیِ از پدیدة «حیاتِ موجودات»٬ حداقل آنطور که ما فعلأ در کرة زمین می شناسیم٬ می باشد.  در این حالت است که عملِ حفظ٬ بازتولید٬ تکثیر (که درادامة تحولِ تکاملی اش به «تولیدِ مثل» توسط دو موجود از یک نوع با جنسیتی متفاوت رسید)٬ و همچنین تنوعش٬ همه بر مبنای ضرورت های عملکردِ همان «ماهیتِ» وجودی٬ ایجاب و هدایت میگردند. همچنین توسط شرایط محیطی پیرامونش در یک رابطة عمیقاً درونی و متقابل٬ محدود و مشروط می گردد. لازم به ذکر است که اصل «انتخاب اصلح» یا «انتخاب طبیعی» که داروین برای بقای انواع موجودات در یک اشل تاریخی و تکاملی طرح کرده است در واقع یک جنبه از عمل عمومی محدود و مشروط کنندة طبیعت پیرامون در فرُم یابی از انواع موجودات زنده میباشد.  البته این سطح از موجودیت در پروسة تحولی خود٬ کیفیت های جدید و انواعِ بسیار متنوعی را شکل میدهند که روند فوق را مداوماً بسیار دگرگون و در سطوح بالا و بالاتری (یعنی با پیچیدگی ها و تنوعات بیشتر در مکانیسم درونی خود) بحرکت می آورد. روندی که اسمش «فراگشت» یا همان «تحول و تکامل» (Evolution) است.

به عبارتِ «دیالکتیکی» اش می توان گفت که متابولیسم٬ از یک طرف حکمِ پیوستگی و «وحدتِ وجودِ مادی» در کلیٌت حیات یا «زندگی» به معنای اعم آنرا دارد. از طرف دیگر و در عین حال صاحبِ ذات یا ماهیتی است که خود را چنان «نفی» میکند تا مداومأ به سمتِ وضعیت یا حالت دیگری که با تآثیراتِ پیرامون سازگاری٬ مقاومت و یا قابلیت گسترشِ بیشتری داشته باشد٬ میکشاند. این «نفی» خود را در این واقعیتِ ماهوی نشان میدهد که «موجودِ زنده» در هر سطحش هیچگاه فیزیک و محتوای ثابتی ندارد. بلکه همواره مواد و اجزایش٬ با موادِ فیزیوشیمیائی مشابه جایگزین میشوند. یعنی همان عملِ «بازتولید خودش». در حالی که ساختمان بندی٬ ترکیبات و باندهای بیوشیمیائی و حالتِ ظهورِ بیرونیشان (مثلِ حجم٬ شکل یا قیافه اش)٬ بطورِ نسبی در هر مقطع ثابت و پایدار باقی می مانند. در واقع ثابت بنظر می آیند. به عبارتِ دیگر٬ یک «موجودِ زنده» در «هر آن» یا هر لحظه چیِزِ دیگریست. یعنی همواره یک «پروسة مادی در خود» است. *2 
از اینجاست که در طول سالیان٬ حالتِ «سالخوردگی» خود را کم و بیش نشان میدهد. در این مورد شاید جالب باشد که بدانیم مثلاً تمامِ اجزاء و حتی کلِ سلول های وجود ما (انسان) ازجمله سلولهای استخوانی٬ حداقل در هر ۷۸ سال کاملاً مواد و سلولهای جدید میشوند. البته این دوره در بیشتر سلولها کوتاه تر است.
بقول «هراکلیتس  Heraclitus»٬ فیلسوف یونانی که در بیش از ۲۵۰۰ سال پیش می زیست:
“هیچ فردی هیچگاه نمی تواند دوبار در یک رودخانه قدم بگذارد٬ چرا که نه رودخانه همان است و نه وی همان فرد”!

The great philosopher, Heraclitus was living in an ancient city in Greek, before Plato, around late 6th century BCE.
Heraclitus (500 B.C.E.), the Greek philosopher said: “No man ever steps in the same river twice, for it’s not the same river and he’s not the same man.”

—————— زیرنویس مربوط به “پروسه مادی“: 

*2-  توجه: لینک زیر در صفحه دیگر باز می شود!
مطلب مربوط به این زیرنویس٬ در این لینک موجود است: لطفاً به این لینک برای «زیرنویس *1» کلیک کنید!

—————————————– پایانِ زیرنویس *2

ادامه متن:
در پرتو شناختِ ضرورت های اساسیِ این سوخت و سازِ سلولی است که میتوان آن درک بنیادی در این زمینه را بدست آورد تا کل حیاتِ موجوات و «تحول و تکامل انواع Evolution of Species» را بهتر شناخت. به عبارت دیگر٬ می توان دیدگاه هدایت کنندة معتبر و قابل اتکائی در پاسخ واقعی به چرائی و چگونگی پیدایش «عجایب» گوناگون از وجودِ اشکال و فرم های بسیار متنوع حیات در «کرة خاک» (که البته بیشتر «آبی» است!)٬ کسب کرد. به این ترتیب نخ راهنمایی را خواهیم داشت که می تواند «شکوه زندگی» با همة تنوعات و پیچیدگی های شگرفِ  اندام و سیستم هایشان (از چشم و گوش و بینی بگیر تا سیستم خون یا مغز و اعصاب) را آنطور که بوده و هست٬ به دریافت ما برساند. و در مواجه با شگفتی های ظاهری و رفتاری شان که خود حاصل از کش مکش های همیشگی میان جنبه ها و نیروهای درون خود و نیز با طبیعیت پیرامون و از جمله دیگر جانداران است٬ به داستان سرایی های افسانه ای کشیده نشد. چرا که متابلیسم نه تنها گرایش های درونی خود بلکه رابطه متقابل میان جانداران و مجموعه شرایط زیستی شان طی نسل ها را به سمت شکل دهی قابلیت های تطبیقی و محافظتی بسیار گوناگون برای هرکدام می کشاند. و این منجر به ایجاد خصوصیات و اندام هایی می گردد که آنان را در ناملایماتِ پیرامون و نیز جنگ و گریز های رقابتی و خشونت آمیز با دیگر موجودات زنده برای «بقا»ی خود٬ یاری می رساند. و این البته همیشه زمینه ایی برای سازگاری و همزیستی نسبی میان آنان و اوضاع عمومی اطرافشان نیز فراهم می سازد. 

An imaginary of the life evolved since 3.8 billion years ago. It’s showing in a 3D Geological time spiral form!

در غیاب این درک پایه ای٬ ما از یک طرف ممکن است به تجرید از سطحی از عملکردها یا مشخصه هایی نسبتأ پایدار و تا سطحی همگانی از وجودِ موجوداتِ زنده معینی٬ برای توضیحِ پدیده «حیات» بپردازیم. مثلأ بگوئیم تعریف حیات عبارت است از موجوداتی که تولیدِ-مثل می کنند. که در پرتو این درک اولاً٬ دامنه بسیار گسترده ای از حیات جانداران که بعنوان مثال با تقسیم خود گسترش می یابند٬ را از حوزه تعریف «حیات»‌ ساقط می کنیم. و برعکس میتوانیم «ربات هایی Robots» با قابلیت تولیدِ مانندِ-خود را هم بگوئیم «موجودات زنده»! در حالی که هر سطحی از پیشرفت در این زمینه یعنی آدمک های ماشینی (حتی شامل وارد کردن یا ساختن عناصر ذیحیات در ساختار آن)٬ خود بخشی از ابزار و وسائلِ کمکی ساخته شده توسط بشر با قابلیت های فنی بالقوه نامحدود٬ برای پاسخ دادن به نیازهایی به همان اندازه نامحدود٬ میباشد. بواقع این نوع «آدمک ها Robots»ی فرضی که البته با پیشرفت کمی بیشتر از تکنولوژی کنونی نیز می توانیم خلق شان کنیم٬ خود ادامه وجود اندامی ما انسانها بصورت ابزار ها برای رفع نیازهایی بوده و خواهند بود. یعنی مستقلاً جزو پدیده طبیعی «حیات» نیستند. 
و یا با تجرید از بعضی وجوه از ابراز وجود هایی که حیوانات را از موجوداتِ بدونِ حیات مجزا میکند٬ به ایدة «آفرینش» برسیم. مثلأ معمول است که میگویند انسان و موجوداتِ دیگر صاحب «روح» میباشند٬ و به همین خاطر منشاء شان از «ماورای طبیعت» و یا «خدا» و دیگر نظراتَ ایده گرایانه٬ میباشند. در حالی که «روح» یا پدیده های تجریدی ذهنی و ایده های هدفمند٬ مستقیمأ مربوط به فعالیت مغزی انسان٬ و بطور کلی اش محصولِ فرایند مادی تحول در موجودات زنده میباشند. در این رابطه با وجودیکه الان علم و دانش بشر در زمینة بیولوژی و بخصوص مغز و اعصاب٬ بیش از هر زمان دیگر٬ پایه های مادی پدیده های روانی و روحی را مرتبأ اثبات میکنند٬ با اینحال حتی تا آنجا که به جنبة علمی اش برمیگردد٬ طرفدارانِ «خدامداری» هنوز جان سختی نشان میدهند. – «چرا؟» –  یک دلیلش این است که هنوز ناشناخته های ما نسبت به عمق و میزان قابلیت های مغزی انسان و نیز کل جهانی که ما را احاطه کرده است٬ بسیار است. کافی است یک پدیدة خاص و بلحاظِ تجربی اش محدود٬ که معلوم نیست چقدرش اوهام یا به هرحال بخشی از فعالیتِ مغزی ما میباشد٬ برای کس یا کسانی در اینجا و آنجا حادث شود که با فرض واقعی بودنش٬ هنوز تجربة عموم یا علم موجود نتواند وجودش را بدرستی تشخیص دهد. در نتیجه بطور اتوماتیک آنرا «به قوة الهی» یعنی درواقع٬ دنیای ذهنی ساخته شده توسطِ «ابولبشر»های حیرت زدة تاریخِ کهن٬ وصل کنند. که بیشتر حکمِ تخدیر جهت تسکین بر «وجدانِ عقوبت گزَیده» شان *3 میباشد.

————- زیرنویس مربوط به «وجدانِ  عقوبت گزَیده»:

*3- توجه: لینک زیر در صفحه دیگر باز می شود!
مطلب مربوط به این زیرنویس٬ در این لینک موجود است: لطفاً به این لینک برای «زیرنویس *3» کلیک کنید! 

—————————– پایانِ زیرنویس *3

در هرحال٬ این امر تازگی ندارد. اساسآ شاخه های مذهبی در حیطة «جهانبینیِ فلسفی» شان٬ همیشه از شکاف میان علم و چیزهای ناشناخته تغذیه کرده و میکنند. البته بدون اینکه دیگر چندان بتوانند در ملاء عام٬ به روی خود بیاورند که در کتابهای مقدس شان در مورد خلقت بشر٬ «زمین مسطح» و آسمانها چه چیز هایی می گویند. *4

———— زیرنویس *4 مربوط به  مستندات و داستانهای خلقت به دنبال یک روایت طنز گونه: 

*4- توجه: لینک زیر در صفحه دیگر باز می شود!
مطلب مربوط به این زیرنویس٬ در این لینک موجود است: لطفاً به این لینک برای «زیرنویس *4» کلیک کنید! 

————————————– پایانِ زیرنویس  *4

—==============>>

ادامه در صفحة بعد…