شیوة تولیدی به مثابة متابولیسم اجتماعی

تولید در جوامع انسانی از زمانی که شکل گرفت٬‌ قبل از هر چیز به معنی کارِ هدفمند انسان روی موادی به مثابه موضوع کار با استفاده از ابزار و وسایلی که برای آن ساخته شده است٬ می باشد. همچنین بطورِ لاینفک و به همان اندازه مهم٬ به معنی نوعِ مالکیت بر آن ابزار و وسایل تولیدی٬ به همراه چگونگی توزیع و تقسیم ماحصلَ تولید٬ در جامعه نیز بوده و می باشد. به این مجموعة ارگانیک میگوئیم «شیوة تولیدی»٬ یعنی روش های بنیادی تولید و توزیع برای رفع مایحتاج زیستی٬ در یک فرایند جمعی در جامعة انسانی. در ارتباط با «شیوه های تولیدی» و اهمیت آن در واقعیت و ماهیت وجودی جوامع انسانی به عنوانِ یک مجموعة ذیحیاتِ بهم پیوسته یا کلِ ارگانیکِ واحد٬ میتوانیم آن را مقایسه کنیم با «سوخت و ساز» یا «متابلیسم» سلولی به عنوان مبنای وجودی و ماهیتِ موجوداتِ «زنده»٬ که اساسی ترین وجه فراگیر برای همة فرم های «حیات» در کرة زمین میباشد٬ که پیشتر بحث آنرا داشتیم.

به عبارتِ دیگر٬ «شیوة تولید»٬ آن سوخت و سازِ ماهوی در پیدایش٬ قابلیتِ بقا٬ و گسترشِ نظامِ اقتصادی و اجتماعی میباشد که تحولاتِ مربوط به جوامع انسانی را مبنا داده و آنرا به میزانِ قدرتِ وجودیش٬ هدایت میکند.
لازم به توجه است که «شیوه تولیدی» در جامعه انسانی به مثابه یک عملکرد یا مکانیسم بنیادی که شیرازه هر جامعه معینی در طول تاریخ جوامع بشری به آن متصل است٬ خود متکی و برگرفته شده از ضرورتهای هدایت کنندهْ «متابولیسم» فیزیولوژیک در وجود انسان به مثابه یک موجود صاحب حیات می باشد. در حالیکه حیاتِ هر تک انسان در هر مقطع٬ خود تحت انقیادِ ضرورتهای عملکردی از وجود همان جامعه قرار می گیرند.
به عبارت دیالکتیکی اش اگر بگوئیم٬ در واقعیت امر «شیوهْ تولیدی»٬ مکانیسم غالب بر حرکت اجتماعی نوع بشر است که «متابولیسم» بیولوژیکی موجود در آحاد آن جامعه٬ از یک طرف جزو اجزای بنیادی و لاینفک از پیکر جامعه است و از طرف دیگر و در عین حال٬ این «متابولیسم فیزیولوژیکی»٬ تابع و تحت کنترل مکانیسم وجودی و بنیادی کل همان جامعه (یعنی «شیوه تولید اجتماعی» اش) می باشد. به این ترتیب است که کل طبیعت و زندگیِ کم و بیش جمعی انواع دیگر جانوران٬ در بنیاد رفتاری و رابطه متقابل شان با انسان (به مثابه یک نوع بسیار تکامل یافته)٬ در واقع رابطه با کلیت جوامع بشری می باشند و نه تک تک فردی انسان ها.

از همان زمانها که قابلیتِ ابزار سازی انسان بکمکِ تحولِ مغزی اش بصورتِ جهش وار ارتقاء یافت٬ شیوه های اشتراکیِ ابتدائی تولید٬ بر سوخت و سازِ حیاتِ تازه اجتماعی شده شان٬ خود بخود حاکم و غالب گردیدجای پایِ این شیوة اشتراکی برای سازماندهی تولید و چگونگی مصرفِ مایحتاج زندکی جمعی را حتی میتوان در نوع زندگی اقوام و قبائل یا بومیانی که تا همین یکی دو قرنِ اخیر هم بودند٬ پیدا کرددر میانِ بومیانِ موجود در کانادا٬ آمریکای جنوبی و شاید هنوز کم و بیش جا های دیگر٬ حتی اکنون میتوان بنیادهای قدیمی موقعیتِ اجتماعی «اشتراکی» را از ورایِ وضعیت از هم گسیختة آن شیوة تولیدی بواسطة دنیای غالبِ سرمایه داری پیرامونشان٬ دریافت

در دل این شیوة تولید بدوی بود که تقسیماتِ مختلفِ تولیدی از جمله تقسیمِ کارِ جنسی میانِ زنها و مردها، تقسیم کار به واسطة قدرت جسمی و وضعیتِ جنسی و سنی افراد شکل گرفته٬ کشاورزی و دامداری را گسترش داده و زمینه های سازماندهی و ادارة تولید و مصرف را بوجود آوردنددر طی این دوران اقوامی بودند که بیشتر شکار در کنارِ دامداری٬ مبنای حیات تولیدیشان بودو بهمین خاطر نقش مردان بسیار برجسته تر بوده و قدیمی ترین گرایشِ تاریخیِ «مردسالاری» را زمینه و اعتبار می داده استو برعکس جاهای دیگر و یا در دوره هایی دیگر٬ کشاورزی و نگهداری از محصولات آن باضافة نگهداری از فرزندانی که اغلب پدرشان قطعأ معلوم نبود٬ به زنان در مجموع قدرت و اعتبار بیشتری می داداین نوع جوامع باعث فراهم کردن زمینه ها و رشد «مادرسالاری» می گشتند.

همچنین بواسطة قابلیت نسبتأ جدیدِ «تجرید سازی»٬ پیدایش اعداد٬ اشکال اولیة معادلات و محاسباتی٬ ابراز وجودهای مختلفِ هنری (مثل نقاشی٬ مجسمه سازی٬ کنده کاری٬ موسیقی  و نظائر اینها)٬ خط و زبان اولیه٬ که بیشتر به صورت ملغمه ای بهم پیوسطه٬ مربوط و وابسته بیکدیگر بودند٬ به همین دورانِ بعد از تکامل مغزی ما (یعنی از حدود ۵۰ هزار سال پیش به اینطرف) بر میگردددر همین پروسة زندگی اجتماعی٬ زبان های اولیة گفتاری و نوشتاری٬ انواع بسیار ابتدایی از اعتقاد به طلسم یا طلسم زدگی (فتیشیسم fetishism) که بیشتر بنوعی ابراز رابطة انسان با نیروهای قهار طبیعت بود٬ پدیدار گشتاز آنها مهمتر اینکه تقسیم کاری جدید بر اساسِ قابلیت های فکری برای رهبری ادارة جامعه هایی که هنوز قویأ قبیله ای بودند٬ نیز ظاهر گردیدهمچنین توانستند کم و بیش محصولات مورد نیاز اساسی را  ذخیره کرده و «اضافه تولید» اجتماعی را شکل پایدار تری داده که خود مبنائی گشت برای پیدایش و گسترشِ مالکیتِ خصوصی بر ابزار٬ وسائل تولید٬ و نحوة توزیع. این پروسه٬ خود منجر به پیدایش «خانواده» (مبتنی بر حضور نوعی از مالکیت و انتقال «ارث» از طریق آن) و شکل گیری «طبقاتِ» ابتدایی جوامع در دلِ نظامی اشتراکی گردید

پیدایش طبقاتِ ابتدائی٬ ضرورت شکل گیری دولت *1 به معنای اخص آنرا ایجاب میکرد و باطبع بدرجاتی شکل میگرفتنددر ادامة گسترش و تحول اجتماعی بر اساسِ میزانِ برخورداری عموم به موجودی تولید شده در هر جامعه ای٬ قبایل یا اجتماعات پراکنده٬ به تسلیح هرچه بیشترِخود٬ نه فقط برای شکار یا دفاع در مقابل حیوانات وحشی پیرامون٬ بلکه اساسأ برای دفاع از هجوم دیگر قبائل رقیب٬ از یک طرف و حمله٬ کشتن٬ اسارت و غارتِ دیگرانسانها٬ همچنان و مداومأ میپرداختنددر ادامة این روند٬ نگهداری برده وارِ اسرا٬ ابتدا بصورت امری اتفاقی٬ پراکنده یا گاه بگاه٬ اینجا و آنجا رُخ می داد اما در تحول خود بعنوان یک روشِ دائم٬ مبنای شکل گیری جوامع و دولت های برده دار٬ ظاهر گشتسپس حاکمیت آن به عنوانِ شیوة تولیدِ جدید در بخش های هرچه وسیع تر٬ خود لزوم و امکانِ پیدایش کشورها و امپراتوری های بزرگ با دولت های مقتدرِ مرکزی را موجب گردیدند

طول هزاران سال و به مددِ جنگهای بسیار٬ کشور های اساطیری با حکومت ها و امپراتوریهای کم و بیش متمرکز و قدرتمند٬ شکل گرفتندبه این ترتیب٬ فرایند پیدایش «تمدن» شهری با بنا های عظیم و گاه افسانه ای و دیگر «مفاخرِ شاهنشاهی و یا ملی» در دوران باستان٬ را به اوجِ خود رساندنددر این روند٬ «تاریخ ملل» گوناگون فرم یافته و در کتیبه هایی رسمأ مکتوب گردیدندهمچنین  زبانها٬ فرهنگ٬ هنرهای کلاسیک٬ مذاهب رسمی و غیر رسمی٬ سیاست و ایدئولوژیها٬ همه در کنارِ «حقوق» کاملآ نسبی شهروندی و در مقابل بی حقوقی کاملِ اسرا و مردم به غارت رفتة قبائل٬ کشورها و حکومت های مغلوب در جنگ ها به سطحی از بلوغ رسید که یادگار و اثراتش تا هم اکنون بسیار برجسته می باشند.

Slavery era: Working as slaves, society, troops of Roma-Persia-Egypt, slave market, arts, Spartacus and wars.
Slavery era: Working as slaves, society, troops of Roma-Persia-Egypt, slave market, arts, Spartacus and wars.

پس از تحولات بسیار که در نظامِ اجتماعی و شیوة تولیدِ برده داری صورت گرفت٬ در اکثرِ کشورهای مربوطه٬ شیوة تولیدِ ارباب-رعیتی (فئودالیته feudalismبا نظام اجتماعی و سیاسی اش شکل گرفته٬ و سپس غالب گردیداساس وجودِ این دو نظامِ مبتنی بر استثمار و بهره کشی «انسان از انسان»٬ برای هزاران سال٬ تاریخ قدیم و دورة باستانی که بنیاد هایش تا چند قرن پیش با اقتدار امتداد داشته است٬ را رقم زدند

 *1-  تزهای مقدماتی دربارة دولت

(این مبحث در صفحة بعد میباشد. لطفاً به لینک صفحة بعد کلیک کنید.)

ادامه در صفحة بعد…