زیرنویس ۳: “وجدانِ عقوبت گزَیده” منکوب گر شجاعت علمی

این کامنت را در ارجاع به متن اصلی برای یک پست فیسبوکی٬ نوشتم. به نظرم مقدمه خوبی برای این زیرنویس باشد:
=====
مذاهب و جنبش های متصله به آنها٬ سلطه خود را در عرصه های مختلف اجتماعی از طرق گوناگون حفظ کرده و گسترش می دهند. دستیابی به قدرت (چه اقتصادی و چه سیاسی و دولتی) این امکان را برای بقاء٬ تحکیم و استمرار شان به اوج می رساند. با اینحال نا محدود نیستند. جنبه های دیگر از حیات اجتماعی (از جمله جنبش های دیگر) به آن جنبش ها متناسباً دهنه می زنند. این یک روند در هم جوشی را در هر جامعه شکل می دهد که هم تاریخ خود را دارند و هم متاثر از وضعیت جهانی پیرامون خود هستند و هم اینکه در یک کش مکش و جدال با یکدیگر سیر می کنند. مثلاً در زمان شاه * دستگاه های مذهبی (بخصوص اسلام شیعه) با رهبری های وقت خود٬ ضمن قبول محدودیت هایی و وارد شدن به بده بستون هایی٬ عمدتاً با قدرت مالی کسب کرده (از بازار٬ اوقاف و حتی عموم مردمی که به آنها اقتداء یا تمکین دارند)٬ استمرارشان را متکی بر «فرهنگ و سنت Culture & Tradition» خود می گرداندند.
با اینهمه برای «مذاهب» بخصوص٬ یک عامل مهم ویژه وجود دارد که دیگر جنبش های اجتماعی چندان از آن بر خوردار نیستند. این عامل حکم «خمیرمایه substance» و خصوصیت درونی شده طی قرون و اعصار است که به میزان حفظ آن در آحاد پیروان و رهبرانشان (در سطوح مختلف)٬ می تواند حضور کم و بیش پر قدرت خود را در طول تاریخ جامعه و جوامعی که درش قرار دارند٬ حفظ کنند. از اینجاست که تغییرات در شیوه های مختلف تولیدی که ضروریاتشان٬ الزامات متفاوت و نوینی را بدنبال می آورند٬ کماکان روی این مذاهب نمی تواند بخودی خود نقطه پایان بگذارد! در حالیکه آنها ذاتاً ارتجاعی بوده و به گذشته تعلق دارند.
اسم این «خمیرمایه‌» را من «وجدان عقوبت گزیده» نام نهاده ام!
این مطالب می توانند بستر روشنگرانه ای به برخی از «چرایی»ها در چنین موضوعاتی بدهند.
=====
{ * منظور حکومت محمد رضا شاه پهلوی در ایران که قدرت را از پدرش٬ «رضا شاه»‌ در سال ۱۳۲۰ خورشیدی به ارث برد. رضا شاه خود بعد از شرکت در برکناری دودمان قاجار٬ در سال ۱۳۰۴ تاجگذاری کرد و سلسله شاهنشاهی پهلوی را بنیاد ریخت. وی بعلت همکاری با هیتلر در جریان جنگ جهانی دوم٬ توسط قوای متفقین برکنار و پسرش جانشین وی گردید.}

————
زیرنویس مربوط به «وجدانِ  عقوبت گزَیده»:   ه ه ه

*3- {این اصطلاح “من درآوردی” خودم است! با تاکید بر اینکه که «گزَیده» به معنی نیش خورده است و نه «گزُیده» به معنی انتخاب شده! این ترم اشاره دارد به وجدان مذهبیون و یا حتی صرفاً «معتقدینی» که عموماً از بچگی «خدا-ترس» شده اند.}
«وجدانِ  عقوبت گزَیده» معطوف به شکل گیری و حضور یک نیروی روانی مخوف و در محدوده خود بسیار قدرتمند درون هر فرد است که به واسطه جریانات اصلی و یا حتی حاشیه ای مذهبی٬ به وجدانِ خودآگاه و بخصوص ناخودآگاه آنان عموماً در کودکی٬ رخنه کرده و جایگیر شده اند. از اثرات مخرب آن که متناسب است با بحث ما در اینجا٬ ازجمله اینکه شجاعت و جسارت علمی را از این افراد در سطوحی که با پایه های اعتقادی «فلسفی-دینی» مربوطه شان در تناقض است یا کاملاً می گیرد یا بشدت محدود و مشروطش می کند. به جای آن عموماً ملغمه ای از تحلیل و تفسیرهای آمیخته با تعصب و سیستم سازی های بیمارگونه و گمراه کننده تحویل می دهد.  که با «گیج سری» و ذهن مشوش یک فرد عادی کاملاً متفاوت است.
این نیروی قهّار٬ جزو مهمترین ابزارهای اِعمالِ روش ها و سیر و سلوک جریانات و فرقه های مذهبی بر حیات اجتماعی بوده و می باشد. همچنین این نیروی روانی طی مراسم٬ مناسک و روشهای عموماً سنتی و بیشتر ازطریق والدین و یا توسط نزدیک ترین افراد به فامیل٬ بر پایه لزوم اکید بر «ترس از خدا»٬ به کودکان تزریق می گردد. بنابراین روش های مقابله با آن بسیار پیچیده و حساس می باشند. مشخصاً نه میشود با قدرت «اجبار دولتی» آنرا از اذهان پاک کرد و قطعاً٬ نه با جراحی مغز و اعصاب! راه کنترل و مقابله با این مورد بطور عمومی٬ که بالطبع در بطن دیگر عرصه های مرتبطه می باشد٬ مستلزم یک روش نسبتاً طولانی و سیستماتیک فرهنگی در مقیاس گسترده اجتماعی بوده و می تواند صورت گیرد. اساس این روش پیش و بیش از هرچیز٬ مسلماً می بایست بر پایه جلوگیری از «تزریق» آن به افراد زیر سن قانونی٬ در سطح وسیعی باشد. اینجاست که اِعمال روش های قانونی مبتنی بر جلوگیری از دست درازی «مذاهب» و ارگانهای متنوع آن بر محیط های رسمی و خصوصی «آموزشی و پرورشی کودکان و نوجوانان»٬ یکی از مجموعه خواسته های اجتماعی برای احیاء و ابقای «جوامع سکولار» می باشد.
punishment of the "god-scared subconscious", is repressing the scientific courage!

The suppressed minds of regular people to capture and control them by religions and related authorities. This usually, happening during the less or more traditional rituals ceremonies since old era’s. Also it may be imposed directly by religion based instructions , to embed the “moral codes” to their minds, as the necessity of obay and the “must be feared” by the will of the god”. Usually imposing them to the subconscious of kids and very young people by parents with their direct order and/or consents.

—————————— پایانِ زیرنویس 

اگر مایلید از همینجا به مبحث اصلی برگردید٬ لطفاً به این لینک کلیک کنید: «نگاهی دوباره به ریشه ها: منشاء و ماهیتِ حیات»!