مدخلی بر مبحث «پری دریایی» واقعی یا ایپس آبزی

اینجا دو مطلب از نوشته های فیسبوکی ام در معرفی مبحث «پریهای دریایی واقعی » آمده اند. گرچه هر دو در زمانهای مختلف نوشته شده اند اما به لحاظ مضمونی کاملا با هم مرتبط و سازگارند.

نوشته اول که در اپریل ۲۰۱۶ تحریر شده است:

پری دریایی: افسانه یا واقعیت؟!

**************

عشقِ انسانی… در تقابل با «کینه توزی و دشمنی» های کور…
و نه فقط «کور» بلکه بد تر از آن آگاهانه: «ضد انسان و انسانیت»٬
حکم میکند به مهر:
که طبیعت و دیگر جانداران را نیز دوست بداریم.
شاید نه همة جانداران…. حداقل آنان که عموماً «اتفاق» داریم… !
حال تصور کن …
چه احساسی خواهی داشت ؟‌!
که اگر نه به سیاقِ مذهبیون… «باور کنُی»٬ بلکه
مُجاب شوی!!؟
با دلایلِ واقعی ….
و اگر دوست داری: «علمی»٬ … که آنان٬
یعنی موجوداتی که در افسانه های ما به «پری دریایی»٬ مُعَرِف حضورتان بودند…
واقعی هستند…!!!؟
دُرست مانند ما… مانند نهنگ و دُلفین ها (آنانکه روزگاری٬ همچنین از «آلِ زمین» بودند)!؟
چه احساس یا توجهی خواهی داشت؟!

*****

برای من اما٬
کشف و رؤیتِ واقعیت آنان٬ … جدا از علاقة شخصی٬
کمک بزرگی به کشفِ ریشه های «نیاکانِ» ما میباشند.
برای من٬ آنان دیگر نه «خرافات»…
و نه حتی «افسانه های زیبا و پاکِ کودکانه»٬ ….
که واقعیتی سخت…
به سختیِ سَخره های سواحلِ اقیانوسیه …!
و اگر بیشتر میپسندی:
به سختیِ «علومِ دقیقه» … میباشند !!
پس…
مقدمِ حضورِ واقعی انان را گرامی بداریم…

جمشید – ونکوور-کانادا
آوریلِ ۷ – ۲۰۱۶

————-

Aquatic Apes Theory, is relatively contemporary...
Aquatic Apes Theory, is relatively contemporary…

* ایپس-آبزی (پری دریایی) و اهمیت کشف اخیرِ علمیِ آنها

مقدمه: میدانم که این موضوعِ مرمیدها که در افسانه های ما به «پریهای دریائی» معروف هستند٬ برای کسانی که اولین بار است میشنوند میتواند بسیار عجیب و عموماً باورنکردنی باشد. در موردِ خودم٬ از آنجا که «خوشبختانه» در اینجور موارد «خشک مغزی» نشان نمیدهم٬ یعنی بقولِ فرنگی ها «open-minded» هستم! بنابراین٬ در ابتدا نه فقط برایم عجیب و در نتیجه خیلی جالب بود بلکه دنبال کردن آن بسیار هیجان انگیز هم بود و راستش هنوز هم مییاشد. طوری که اطرافیان از فرطِ توضیحات آبدار نسبت به آن٬ از دستم فرار میکردند. حتی گفته شد که «تو چطور مارکسیستی هستی که چنین چیزی را میتوانی بپذیری؟»!!

اما چرا برای من مهم است؟ و چرا فعالانه به شما هم میخواهم این اهمیت را گوشزد کنم؟

غیر از علاقة شخصی من به این موضوع که مانند کشفیات علمی دیگر کم و بیش جالب میباشند٬ در عین حال به نظرم این کشفِ اخیراً علمی (جدا از مشاهدات عینی انسانها در طول تاریخ که در نهایت به واقع دگرگون شده به افسانه های ما پیوست)٬ از چند جهت اکنون نیز اهمیت دارد:

اولاً٬ بطور کلی و بعنوان یک کشف در این سطحش٬ «تاریخ و فرهنگ» عمومی بشر را با جدا کردنِ اوهام و افسانه ها از واقعیاتِ تاریخی٬ تصفیه کرده و آنرا باصطلاح شفافیت میبخشد. در عینِ حال عمق و عللِ مادی نسبت به داده های تاریخی-فرهنگی (که در هر مورد البته ویژة خود و متفاوت از مواردِ دیگر میباشد)٬ را میتواند از بسیاری جهات مشخص تر کند. این خود اهمیت بسیار زیادی در شکل دادنِ فرهنگ و افکارِ عمومی بالاترِ برای مردم در سراسر جهان خواهد داشت. امری که در واقع افکار عمومی را نسبت به خرافاتِ گوناکونِ مذهبی و امثالهم٬ بیشتر مصون نگه می دارد.

دوماً٬ بطور مشخص٬ یک پشتیبانی بزرگی جهت پاسخِ علمی به درک از «منشاء بیولوژیکی انسان» میباشد. البته واضح است که «تئوری تکامل انواع» توسط «داروین» را ما داریم. که یک تحقیقِ بسیار غنی و بدنبالِ آن یک تئوری و نگرشِ علمی کلی به این موضوع داده است. اما تا آنجا که من در حالِ حاضر یک نگاه اجمالی در این حیطه (بخصوص شاخة «انسان شناسی anthropologist») کرده ام٬ متوجة یک سردرگمی عمومی شده ام. این سردرگمی در دنیای آکادمی های مردم شناسی و باستانشناسی در این زمینه٬ اساساً به خاطر گرفتار شدن به نظریه «ساووانا Savanna» بوده است. این تئوری از قرار ادامه ملاحظات داروین برای پیدا کردن حلقه گمشده اسکلت های متصل کننده انسان فعلی با ایپس های اولیه٬ بوده است. نارسایی جدی این نظریه منجر به پیدایش حالت نوعی بحران نظری در این زمینه گردیده است. طوری که به همراه نظرات جدیدتر پیشرو٬ همچنین زمینه طرح نظراتِ بازگشت گرایانة بسیاری (از جمله «خلقت» گرائی مذهبی) را بدنبال آورده است.
کشف علمی «پریهای دریایی واقعی Real Mermaids»٬ طلوع یک بازنگری هدایت گرایانة علمی در این حیطه را نوید میدهد. حالتی که قویاً میتواند «جامعة علمی» مربوطه را به اتفاقِ نظر قابل توجهی بکشاند.

سوماً٬ … ( واقعاً میخواهید بازم بگم؟!!) …

و بالاخره٬ این موجوداتِ گمُ گشته زیر خروارها داستانسرائی های خرافی و افسانه ای ٬ در واقع «خواهر- برادرانِ بیولوژیکِ» ما میباشند! بنابراین٬ به نظر من٬ و برای وجدان های واقع-گرا و علمی-پَسَند٬ حُرمتِ ادعای کشفِ اخیرِ علمی آنان٬ خود جراُت و جسارت برای بررسی مستقل و باطبع٬ در صورتِ مُجاب شدن٬ خلاصی از باورهای نه چندان نابجای انکارگرایانة تا کنونی٬ را لازم میدارد.

سلامت باشید… خاصه در این بهار!

April 06 2016
—————————–

نوشته دوم که در آوریل ۲۰۱۸ تحریر شده است:

نگاهی دوباره به موضوع «میمون-انسان آبزی» یا همان «پریهای دریائی Mermaids»

این مطلب جزو اولین پُست های من در سال ۲۰۱۶ بوده است. من شخصاً هنوز علاقه خاصی به این موضوع جنجالی در نوع خود٬ دارم.

یک دلیلی که مایلم درباره اش اظهار نظر شود٬ اینستکه بدانم افراد چگونه به این موضوع برخورد میکنند. به عبارتی دیگر نوع واکنش به همچین ادعائی از چند جهت برایم محک زننده است. منظورم از «محک زننده» اینستکه برای من نشان میدهد که آن شخص (با هر سطح از دانش عمومی یا آکادمیکی که دارد)٬ چگونه به مسائل نگاه و سپس قضاوت می کند.

به خاطر بستر عمومی از فرهنگ و آگاهی اجتماعی تاکنونی ما٬ «پریهای دریایی» در افسانه ها و قصه های عموماً کودکان است. پس می توان انتظار داشت که بعنوان مثال٬ هر کس که «نظر علمی پسند» دارد٬ در برخورد اول موضع تدافعی میگیرد. چرا که گویا کسی (در اینجا شخص من) دارد یک «حرفای آنچنانی»‌ میزند که با دنیای علمی بیگانه است!
می خواهم بگویم که انتظار من٬ بعنوان کسی که خود چندان گرایش یا سمپاتی به «داستانهای تخیلی Fiction Stories» حتی «علمی-تخیلی Science Fiction» ندارد٬ از هرکسی که به این موضوع نگاه میکند و نیز با تاکید بگم چنانچه علاقه دارد که نظر فعال دهد٬ انتظار دارم چند مورد را درسنجش خود مورد ملاحظه قرار دهد:

۱- قبل از اینکه فکر کند که مثلاً فلان دانشمند یا زیست شناس یا حتی دنیای آکادمیکی در این زمینه چه می گویند (که در واقع بطور رسمی فعلاً قرار است چیزی نگویند!)٬ شخصاُ و مستقلاً به شواهد ادعایی نگاه کند. «شواهد و اسناد Evidences» اگر جعلی نباشند٬ بسیاری چیزها می گویند. مثلاً اگر شما در کره مریخ یک بطری شیشه ای یا فلزی پیدا کرده اید٬ حتماً نشان از اینستکه موجوداتی هوشمند (مثل انسان) چنین چیزیی را میبایست در جایی بوجود آورده باشند. در این حالت شما سرنخی را بدست می آورید٬ حتی اگر فرضاً «سازمان ناسا NASA» چیزی نگفته باشد یا حتی خلافش را گفته باشد. منتها در عین اینکه خوب است برای خود و دیگران تخیل پردازی نیز نکنید (یعنی بیش از آنکه شواهد اجازه میدهند).
در هر حال اینگونه است که «پیش اعتقادات» و «زمینه های نگرشی» تاکنونی خود را میتوانید حداقل بطور موقت کنار بگذارید و یک سنجش واقعی تر به ابراز نظر خود بدهید.

۲- اگر این موضوع برایتان به هر دلیلی جالب نیست٬ خوب استکه اصلاً اظهار نظر نکنید.
چون «اظهار نظر» (چه مثبت و چه منفی) حاکی از نوعی و سطحی از علاقه به موضوع است. من بسیاری از کسانی را دیده ام که «چشم بسته» به «مدارک و شواهد» قبول یا ردش میکنند. آنان که «چشم بسته به مدارک» قبول میکنند٬ از یک سیستم اعتقادی پیروی میکنند. مثل انواع مذهبی ها. اما آنان که چشم بسته به شواهد در کلیت خود به اظهار نظر جهت رد آن٬ می نشینند (که معمولاً همراه با مسخره کردن و متلک پراندن است)٬ دچار «خشک مغزی» کم و بیش مزمن می باشند…به عبارت دیگر٬ بنظر من این موارد «چشم بسته» که موضوعاً در دو قطب متضاد هم ظاهر می شوند٬ در یک حلقه قرار دارند. و آن حلقه «اعتقادی – ایدئولوژیک» است که برایشان از نگاه به شواهد٬ ارجحیت دارند.

پس بیایید خارج از این «حلقه» به موضوع «پریهای دریایی » نگاه کنیم. بالاخره نوع انسان یا «ابولبشر» نیز می تواند مانند «مرمیدها» چشمان خود را حتی زیر آب باز نگه دارد. پس چرا در خشکی نمی شود با چشمان باز به مدارک نگاه کرد؟

یادمان نرود که طبیعت مانند انسانها دروغ نمی گوید و قصد کلک زدن هم ندارد.

با احترام …. همگی سلامت باشید

جمشید – ونکوور

۲۲ آوریل ۲۰۱۸

…ادامه در صفحة بعد